اشتغال زنان و انگیزه ها

در جوامع گوناگون و در بین افراد مختلف، انگیزه های بسیاری، زنان را به بازار کار می کشاند که به طور اجمال می توان به انگیزه های اقتصادی، روانی، اجتماعی، استقلال طلبی، اشاره کرد.
یکی از شایع ترین دلایل اشتغال زنان، نه تنها در ایران، بلکه در جوامع مختلف، کمک به وضعیت اقتصادی همسر و خانواده است. بالا بودن هزینه ها و تنوّع نیازها و خواسته های خانواده، معمولاً مانع از آن است که درآمد مرد به تنهایی از عهده اداره خانوار برآید. این نیاز، مخصوصاً در شرایط نابه سامانیِ اقتصادی، بیشتر ضرورت می یابد و موجب روی آوردن زنان، به انواع و اقسام کارهای دست پایین، با مزد بسیار کم می شود.
بسیاری از زنان، صرفاً به انگیزه نیل به استقلال مالی، راهی بازار کار می شوند. بدین معنا که حتی در صورت بی نیازی خانواده از درآمد آنها، به کار می پردازند و دستمزد خود را به دلخواه، پس انداز یا هزینه می نمایند. یکی از جنبه های مهم اشتغال با انگیزه مذکور، احساس نوعی همآوردی با مرد در اداره امور خانه و در واقع، تقسیم مدیریت خانواده بین زن و مرد است.
میل به استقلال مالی در محیط ها و جوامعی که آمار طلاق بالایی دارند یا در آنها نرخ بی کاری و تلفات مردانْ بالاست و طبعاً زنان را با نوعی نگرانی و ترس از شرایط آینده مواجه می سازد، اهمیت بیشتری می یابد.
گاهی هم میل به کسب هوّیت و شخصیت اجتماعیِ مؤثر، افراد را وادار به حضور در جامعه می کند. محیط محدود خانه و کارهای تکراری آن، که تقریباً تمام وقت مفید فرد را به خود اختصاص می دهد، کمتر زمینه ای برای رشد ادراکی و شخصیتی فرد، باقی می گذارد و در چنین شرایطی، زن برای جلوگیری از رخوت و خُمود فکری و روحی، خروج چند ساعته از محیط خانه را انتخاب می کند. امّا در برخی از موارد، عامل اصلی شکل گیری انگیزه حضور فعال در اجتماع و ورود به بازار کار، عرصه توانایی ها و تخصّص های به دست آمده است. این مورد، شخصاً در مورد زنان تحصیل کرده و واجد تخصّص های مورد نیاز جامعه، مصداق پیدا می کند.
اشتغال زنان، زمینه و مقدمه ای برای حضور اجتماعی آنان است و آثار اجتماعی این امر، دامنه وسیعی را در برمی گیرد. ضمن این که امروزه، اشتغال زنان به عنوان یکی از عوامل تحقّق توسعه پایدار و همه جانبه تلقی می گردد.