"پرشورها"؛ هویت "تراکتور"

حضور هواداران تیم تراکتور آذربایجان در تمامی استان ها و شهرستانهای کشور و تشویق های بی امان آن گواه این واقعیت است که  هواداران، هویت تراکتور آذربایجان، به عنوان پرطرفدارین تیم فوتبال کشور هستند.

البته برخی از تیم های دولتی با رانت های ویژه و حمایت های بی دریغ صدا و سیمای مثلا ملی، ادعای هواداری فراتر از جمعیت ایران را دارند و هر کدام ۴۰، ۵۰ میلیون هوادار برای خود دست و پا کرده اند، که مبنای عینی در استادیوم های کشور ندارد و آنچه که مسلم است حضور و حمایت تراکتوری ها در سرتاسر ایران به عنوان پرطرفدارترین و پرشورترین هواداران لیگ می باشد.
همین پتانسیل عظیم هواداری چه در استان های ترک نشین و چه در دیگر استان های کشور از شمال تا جنوب، می تواند تکیه گاه امنی برای باشگاه تراکتور و شخص زنوزی برای پیشبرد اهداف تعیین شده باشد.

یکی از مواردی که می تواند در این حوزه مطرح شود، بحث درآمدزایی باشگاه است. ببینید ما نمی توانیم و نبایستی تنها متکی به دارایی و هزینه کرد شخص زنوزی باشیم. چون با هر اتفاق غیرفوتبالی رایج در ایران، شخص زنوزی می تواند در برهه ای از زمان، دلسرد شده و عطای تیم داری را به لقایش ببخشد.

نبایستی اجازه دهیم که درآمد باشگاه ما دقیقا شبیه به درآمد کشور از نفت که همان سیاست تک محصولی بودن است باشد؛ امروز مدیران ارشد کشور پس از مواجهه با تحریم های اقتصادی به این نتیجه رسیده اند که بایستی اتکای کشور به این ثروت زیرزمینی را کاهش دهند و در کنار آن از صنایع بروز دیگر همچون گردشگری و صنایع دستی و … نیز برای افزایش سرانه درآمد بهره ببرند.
باشگاه تراکتور نیز به همین منوال بایستی عمل کرده و با بهره مندی از مشاوران اقتصادی و استفاده از تجربیات باشگاه های بزرگ دنیا، نسبت به درآمدزایی از طرق مختلف و استفاده از پتانسیل هواداری در این حوزه اقدام کند.

سامانه ثبت هواداری، فروش پیراهن، بلیط استادیوم و.. شایع ترین راه ها برای درآمدزایی از طریق هواداران می باشد که متأسفانه جایی در فوتبال ما ندارد. البته بخشی از این موضوع بر می گردد به دولتی بودن فوتبال ما و تأمین تمامی هزینه های باشگاه های بزرگ کشور از طریق وزارت های ورزش و صنعت و معدن و نفت که می توان گفت بزرگترین آفت برای فوتبال ایران محسوب می شود.

اما جریان تراکتور با باشگاه هایی که از بیت المال تزریق می کنند، فرق می کند. آنها بی محابا به حیف و میل بودجه دولتی می پردازند و در نبود نظارت کافی از سوی مسئولان دولت، نگرانی از بابت مؤاخده و یا گزارش عملکرد ندارند، ولی در این سو تراکتور آذربایجان تا آخرین ریال هزینه هایش از سوی زنوزی و مجموعه دریک تأمین می شود و قطع به یقین نظارت بر این هزینه کرد ها، دقت عمل مدیران باشگاه را بالا برده است.

از همین رو، ضروری است که مدیران باشگاه تراکتور نیز همچون بسیاری از باشگاه های بزرگ و خصوصی دنیا، از پتانسیل هواداری تراکتور خود در سرتاسر کشور بهره برده و درآمدزایی از طریق هواداران را با توسل به راه های معمول و یا نوین، نهادینه کند.