علیرضا نوین در عصرتبریز مطرح کرد؛ صحبت درباره تراکتور پوپولیستی نیست/اختیار سونگون را به استان بدهند.

 جهانبخش احمدیان: همرزم شهید باکری است؛ فرمانده تیپ مهندسی لشگر عاشورا که روزگاری با ساخت و سازهای خود شگفتی فرماندهان جنگی را برانگیخت. برادر دو شهید و جانباز ۵۰ درصدی هشت سال دفاع مقدس، با سابقه ۷۰ ماه حضور در جبهه، پس از جنگ سنگر خود را عوض کرده و با حضور در محیط های آکادمیک موفق به اخذ دانشنامه دکترای تخصصی برنامه‌ریزی شهری شد؛ اما مهمترین کارنامه ای که می توان برای علیرضا نوین متصور شد، کلیدداری تبریز به مدت ۸ سال است که طولانی‌ترین مدت کلیدداری شهر در تاریخ تبریز کهن می باشد. بسیاری از بناهای شهری، مراکز تفریحی، ورزشی، فرهنگی و خدماتی حاصل مدیریت ۸ ساله او در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی و ساخت و سازهای شهری می باشد.

عصر یک روز سرد زمستانی، علیرضا نوین میهمان پایگاه خبری عصرتبریز شد تا به طور مفصل در مورد مسائل مختلف شهر و استان به گفتگو بنشینیم.

فقدان هم‌افزایی بین نمایندگان استان

جدا از تعارفات روتین و سوال های کلیشه‌ای و جوابهای کلیشه‌ای‌تر، مستقیم سراغ سوالهایمان می رویم. مهمترین مشکلات حال حاضر استان و راهکارهای عملی برای برون‌رفت از این مشکلات اولین سوالمان بود که شهردار سابق تبریز در این باره معتقد است: مهمترین مشکلات استان در ابتدا، عدم تجمیع و وحدت ۱۹ نماینده استان است که شاید اگر یکی شوند، بهره‌وری بیشتری به دست آید. مثال بارز این موضوع وحدت بین نمایندگان اصفهان در جریان خشکی زاینده‌رود است که با همدلی پیش رفته و آن را از خشکی نجات دادند؛ در زمان شهرداری و در جریان مترو موفق نمی‌شدم که این ‌۱۹ نماینده را همسو کرده، تا با سوال از وزیر کشور و پیگیری بودجه و اعتبار دولتی، پروژه‌های ملی شهر تبریز را به پیش ببریم. یا دیگر پروژه های استانی را نگاه کنید، جاده تبریز اهر ۳۵ سال است که راه به جایی نبرده است و یا جاده تبریز بازرگان که سه بار کلنگ زده شده و هنوز معلوم نیست کی به اتمام می‌رسد؛ هم افزایی نمایندگان ما کم است.

دومین مشکل استان ما، رتبه صنعتی و علمی و مسائل فرهنگی است که استان ما نسبت به سابق نزول کرده است و در برخی شاخص‌ها مشهد، سمنان و کرمان از ما جلو افتاده‌اند، در حالی که نباید یادمان برود که اوایل انقلاب و یا قبل از انقلاب که اردبیل هم جزئی از استان ما بود رتبه دوم و یا سوم را در کشور داشتیم. به نوعی خود را فریب داده و دلخوش به عنوان اولین‌ها و میراث گذشتگان هستیم، امروز چه داریم که اولین نام بگیرد؟ آیا سالن همایش ۱۵۰۰۰ نفر همانند اصفهان داریم که کنسرت‌هایمان در آن برگزار شود؟

در حوزه صنعت با حضور وزیر تبریزی صمت انتظار داریم که کارخانه‌های کوچک راه بیفتند اما مهم را لمس نکرده‌ایم در آمایش سرزمینی از آذربایجان به خوبی دفاع نشده است و یا نامهربانی های صورت گرفته است؛ اما چه باید کرد نباید دلخوش به عنوان شهر اولین ها باشیم و یا با تکرار فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند آذربایجان سر ایران است خودمان را خوشحال کنیم. این حرف‌ها بار مسئولیتی دارند باید تلاش و دوندگی داشته باشیم

به صورت خلاصه اگر بگوییم، وضعیت خوبی نداریم ولی اگر بخواهیم می توانیم با همدلی ۱۹ نماینده استان وزیر و هیئت دولت را بازخواست کرده و به جایگاه واقعی استان دست یابیم.

منشا اختلافات نمایندگان استان

علیرضا نوین درباره منشأ اختلافات نمایندگان استان می گوید: منشا اختلافات نمایندگان ریشه در سلایق فکری آنها است که به ضرر مردم استان می باشد. نمایندگان اصفهان یک مثل معروف دارند که می‌گویند ما ممکن است درباره اسلام به اختلاف برسیم ولی در مورد اصفهان اختلافی نداریم. احساس می‌کنم در آذربایجان مشکل سلیقه فردی و فکری است که می‌توان با محوریت یکی دو نفر در عرض چهار سال همدلی ایجاد کرد، اما متاسفانه وقتی فضای جناحی پیش می‌آید برادر به برادر خود رحم نمی‌کند.

مجلس دهم توسط دولت اداره می شود

سوالی که شاید این روزها خیلی از مردم دنبال پاسخی برای آن باشند این است که عملکرد مجلس دهم و نمایندگان ما با آن همه لیست سفارشی چیست؟! علیرضا نوین در این باره اعتقاد دارد: درباره عملکرد مجلس دهم و نمایندگان استان ما بایستی بگویم واقعیت امر این است که این مجلس آن مجلسی نیست که در راس امور باشد، در سه چهار آزمون پیش آمده نتوانستند نمره قبولی بگیرند.

در بحث نظارت مجلس ما ناظر خوبی بر دولت نبود و موجب بی راه رفتن دولت شد. برای مثال قانونی دارد که درباره تسهیل ازدواج اشتغال جوانان است که از سال ۸۴ هیچ دولتی اجرا نکرده است یا در بحث استیضاح وزرا آن قدر کش می دهند و وقتی از قطعیت آن اطلاع می یابند، وزیر استعفا می‌دهد و ۱۰ روز دیگر در وزارتخانه دیگری مشغول می‌شود یا به شکلی استیضاح می‌شود که ۵۰ یا ۶۰ رای دیگر به آرایشان افزوده و دوباره رای اعتماد می‌گیرد به نظر می‌آید مجلس از یک انسجام کاری و مستقل بودن خارج شده و در پشت صحنه توسط دولت اداره می شود.

در استان ما نیز خیلی مسائلی رخ می‌دهد که دولت و مجلس مسئول و پاسخگو نیستند؛ در تهران وقتی اتوبوسی چپ می کند، آنقدر پیگیری می کنند که به نتیجه رسیده و چند نفر را محکوم می کنند اما موارد مختلفی همچون حق‌خوری تیم‌های ورزشی علی‌الخصوص تراکتور، آتش‌سوزی قطار تبریز-مشهد و غیره بدون کوچکترین پاسخگویی بی‌نتیجه می‌ماند ولی وقتی بازخواست می‌شود می‌گویند اکثریت طوری است که ما نمی‌توانیم موفق شویم. نمایندگان ما تابع این مجلس هستند؛مجلس ما در حالی به صورت خنثی عمل می کند که ابزار و قدرت تصمیم‌گیری دارد ولی در ظاهر چنین چیزی وجود ندارد که مجلس، دولت را مجبور به پاسخگویی کند.

اختیار درآمد و اشتغال فاز جدید مس سونگون را به استان بدهند

یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی ما، خام فروشی در معادن استان است که افزون بر آن درآمد و حسابهای این معادن نیز به استان باز نمی گردند. در حالی که حداقل طبق قانون بایستی از یک درصد درآمد این معادن بهره مند شویم. نوین در این باره می‌گوید: از روزی که طرح استخراج مس سونگون شروع شده است انگار گفته‌ایم که ما فقط تا این مرحله یعنی برداشت می‌خواهیم. اگر نمایندگان ما پیگیر مسائل سونگون باشند می‌توانیم با انتقال حساب‌های این شرکت و توسعه فازهای جدید بخش قابل توجهی از اقتصاد استان را بهبود بخشیده و اشتغالزایی کثیری در منطقه داشته باشیم؛ اگر فشار بیاوریم می‌توانیم اختیار فاز جدید مس سونگون را چه از نظر اشتغال و چه از نظر منابع مالی و درآمد آن، در دست استان بگیریم؛ در مورد بحث بازگشت حساب های این شرکت به استان، مسئله عمومی است و استان اصفهان سه برابر ما حساب مرکزی دارد باید در این مورد فکری اساسی می کنیم.

مورد دیگری که ما باید خودمان را نیز نقد کنیم این است که باید دیدگاه‌هایمان را در مورد سرمایه‌گذاری تغییر دهیم و مطالبه خودمان را افزایش دهیم. در آذربایجان و کل ایران آن قدر معدن داریم که اگر به بهره‌برداری برسد نیازی به نفت نداریم. الان مردم خاک طلا را در شهر تبریز از صافی عبور داده و به استحصال دستی طلا روی آورده‌اند؛ می‌توانیم با تشکیل تعاونی و قانونمند شدن این کار از نعمت‌های الهی بهره مند شویم.

علی پولاد را من به تبریز آوردم

جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی از مهمترین ابزارهای توسعه جوامع است، امری که در زمان شهرداری علیرضا نوین، تبریز رتبه یک کشور در این حوزه را داشت. نمود بارز این امر، پروژه لاله پارک و شخص علی پولاد است. شهردار سابق تبریز در این باره معتقد است: علی پولاد را من به تبریز آوردم و این دعوت به سختی صورت گرفت، ولی در نهایت ایشان را قانع کردیم برای اینکه در تبریز سرمایه‌گذاری کند تا هم مرکزی تفریحی و رفاهی برای مردم فراهم گردد و هم درآمدی برای شهرداری باشد؛ هرچند شهرداری بعدها سهم خود را از مرکز لاله پارک فروخت. لاله پارک روی هم رفته مجموعه‌ای است که کاش بیش از آن در تبریز وجود داشت، حق مردم ماست از امکانات به روز دنیا و دیگر شهرها نیز بهره مند گردند. در آن مقطع دولت می‌خواست پروژه را به نام خود بزند که مخالفت کردیم بالاخره این پروژه شهرداری بود و حق داشتیم انتخاب خودمان را داشته باشیم

تنزیل فرهنگستان زبان ترکی به بنیاد علم و ادب قانع کننده نیست

مطالبات فرهنگی مردم ما از تمامی دولتها و نمایندگان استان، همواره بدون نتیجه باقی می ماند و گاها تحریف می شود. عدم اجرای اصولی اصل ۱۵ قانون اساسی و تحریف مطالبات مردم از فرهنگستان به بنیاد علم و ادب نمونه ای از این بدعهدی دولت ها و نمایندگان است که علیرضا نوین در این باره نیز می گوید: واقعیت این است که ۳۰ الی ۴۰ اصول قانون اساسی اجرا نشده است؛ اصل ۱۵ قابلیت اجرا در چارچوب قانون را دارد و مردم ما هم بایستی رغبت داشته باشند. در یکی دو سال اخیر کرسی زبان ترکی با استقبال دانشجویان مواجه و در دانشگاه تدریس شده است ولی هنوز ادبیات نوشتاری ترکی به عنوان زبان معیار وجود ندارد؛ واقعیت این است که الان نه تکلم ما بر اساس اصل ۱۵ است و نه صورت نوشتاری زبان ترکی ما، فکر می کنم اگر مقدور باشد که می تواند باشد در یک مرکزی با همکاری آموزش و پرورش تدبیری اندیشیده شود که هر دانش‌آموز تا مقطع سوم راهنمایی بتواند زبان مادری خود را آموزش ببینند؛ البته این کار در مدارس کردستان راه اندازی شده است ولی باید عمومی شود و تمام اقوام از زبان خود بهره‌مند شوند؛ زبان های اقوام سرمایه فرهنگی ما هستند که باید حفظ شوند. من هم به بنیاد زبان و فرهنگ و ادب قانع نیستم و قولی که رئیس‌جمهور در اولین سفر خود داده بودند، به یک بنیاد تنزیل دادند که تبدیل به حیاط خلوت دولت شده است.

صحبت درباره تراکتور، حرکت پوپولیستی نیست، حق طلبی است

شهردار سابق تبریز، روزگاری که کلیددار این شهر بود، همزمان در هیئت مدیره باشگاه نیز حضور داشت، نظر او را در ارتباط با وقایع و اتفاقات پیرامون این باشگاه جویا شدیم که در این باره نیز معتقد است: در مورد تراکتور برخی اعتقاد دارند که صحبت از این تیم حرکتی پوپولیستی است؛ شاید برخی موج سواری های افراد با این تیم به دلیل پتانسیل بالای اجتماعی آن این شبهه را به وجود آورده باشد، ولی واقعیت این است که این صحبت ها را مطرح می‌کنند تا پیگیر حق و حقوق این تیم نباشیم؛ در زمان شهرداری در هیئت مدیره باشگاه بودم و در صعود این تیم از طریق شهرداری کمک زیادی کردیم؛ آن زمان گفتیم حیف است جنوب کشور سه تیم در لیگ برتر داشته باشد و ما تیمی نداشته باشیم.

هیچ موضع پوپولیستی در میان نیست و حق‌خوریهایی وجود دارد واقعیت این است که مردم و جوانان این تیم را دوست دارند و با آن زندگی می‌کنند امروز در تبریز گردشگری ورزش را داریم؛ اینجا جایی است که فوتبال ایران از اینجا شروع شده است و اسناد موجود در موزه فوتبال هم گویای این امر است؛ به هر حال تیم‌های تهرانی پول زیادی می گیرد و حمایت زیادی دارند که قابل قبول برای هوادارانمان نیست. هواداران تراکتور از نظر کمی و اخلاقی و فرهنگی رتبه بالایی در ایران و منطقه دارند. نباید در این زمینه هم بی‌تفاوت باشیم باید مطالبه‌ای نیز به صورت قانونی و از راه درست آن داشته باشیم؛ نباید اجازه دهیم باشگاه ‌تراکتور حیاط خلوت نماینده‌ای باشد یا دیگر نمایندگان نسبت به آن بی تفاوت باشد، همه ما باید بخواهیم چرا که بزرگ‌ترین تفریح نسل جوان ما تماشا یا حضور در استادیوم است؛به نظر من این کم لطفی ها در حق تراکتور قابل قبول نیست.

شهرداری پول ورزش قهرمانی ندارد/ اداره ورزش و جوانان باید تیم‌داری می کرد

انحلال تیم های شهرداری یکی دیگر از مسائل ورزشی استان است که چندین تیم ما علی رغم شایستگی و حضور در لیگ برتر کشور و کسب عناوین مختلف، منحل شدند. با توجه به حضور علیرضا نوین در رأس مدیریت شهری، سوال ما دلیل انحلال تیم های شهرداری تبریز بود که در این باره می گوید: اگر شهرداری پول و درآمد داشت تیم هایش را نگه می داشت، هرچند وظیفه شهرداری ورزش همگانی است نه قهرمانی، ولی وقتی می بینیم که تیم‌های ما در رشته های مختلف در حال از بین رفتن است و با توجه به اینکه تمام درآمد شهرداری مختص این شهر است، می‌توانست با نظر مساعد شورا همچنان فعالیت خود را در ورزش قهرمانی ادامه دهد.

منتها وقتی شهرداری نمی‌تواند حقوق کارکنان خود را بدهد، تصمیم می‌گیرند به خاطر کمبود درآمد و پول، تیم‌های ورزشی خود را منحل کنند و این به نظر من دیدگاه و سلیقه شخصی نیست و کمبود پول و درآمد شهرداری است؛ اما از سوی دیگر مسئول تربیت بدنی استان باید بدانند که متولی اصلی ورزش استان‌ آنها هستند و می توانستند خودشان همت کرده و تیم‌ها را حفظ کنند. اداره ورزش و جوانان می توانست با بخش خصوصی صحبت کند و اجازه ندهد امتیاز این تیم‌ها از استان خارج شود؛ اداره ورزش نباید تسلیم می‌شد. شهرداری نشد بخش‌های دیگر اعم از بخش خصوصی و خود اداره ورزش می‌تواند تیم‌داری کند.

اولویت ما در شهرداری محیط زیست، مسیرگشایی و سرمایه‌گذاری بود

عملکرد شهردار تبریز همواره زیر ذره‌بین منتقدین بوده و گاه گداری انتقاداتی نیز به این عملکرد وارد نموده‌اند. نظر خود شهردار سابق تبریز را درباره عملکرد و اولویت های مدیریت شهری در آن زمان پرسیدیم که یادآور شد: اولویت‌های شهرداری و عملکرد ما در شهرداری مشتمل بر ۳ بخش بود که مهمترین آن حوزه زیست محیطی و بحث های آلاینده های صوتی، زباله و نازیبایی شهری بود؛بهبود وضعیت مهرانه رود اولویت اصلی ما در شهرداری بود یا انتقال کشتارگاه تبریز از یکه دکان به تازه کند که محل سابق آن را تبدیل به بزرگترین فرهنگسرای شهر تبریز یعنی الغدیر کردیم.

دومین اولویت ما مسیر گشایی ها در تبریز بود که بر اساس طرح تفصیلی اجرا کردیم وبه طور میانگین ۱۵۰ کیلومتر خیابان تاسیس گردید که هم منفعت عمومی در برداشت و هم نهادهای امدادی به راحتی تردد می کردند، همچنین مناطق قدیمی شهر نیز آباد گشته و شکل تازه‌ای گرفتند.

سومین اولویت ما نیز سرمایه گذاری یعنی مشارکت مردم در اداره شهر بود، شهرک مبل، شهرک خودرو، لاله پارک، برج تجارت جهانی، ایستگاه مترو، طرح پسماند که بالغ بر ۵ هزار میلیارد قرارداد بستیم؛ این طرح‌ها مشتمل بر جذب سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی بود و همانطور که امام(ره) فرمودند باید کارها را به خود مردم بسپاریم، همانند زمان انقلاب یا جنگ و بعد آن، منتها کمی از آن تفکر دور شدیم

انتخاب صادق نجفی اشتباه بود

علیرضا نوین درباره سوال خبرنگار ما مبنی بر مخالفت با انتخاب صادق نجفی به عنوان شهردار و حمایت از ایرج شهین باهر می گوید: در مورد انتخاب صادق نجفی خطاب به شورای شهر گفتم که اشتباه است و خود نجفی نیز نزد من آمد و به او نیز گفتم؛ بایستی مدیریت هر نهادی اشرافیت کامل به آنها داشته باشد. تایید من برای آقای باهر از این نظر بود که تخصص شهرسازی داشته و کار عمرانی انجام داده و هم عضو شورای شهر بود؛ اما عملکرد شهرداری در این دوره قابل قبول نیست و پروژه بزرگی نداریم؛ گرچه اخیراً دو پروژه بزرگ را با قرارگاه خاتم الانبیا قرارداد بسته‌اند؛ در هر حال با هر دو نفر دوست هستیم.

نهادهای اجرایی باید دست جوانان باشد

جوانگرایی در اداره امور کشور و استان یکی از شعارهایی است که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نمی بیند. علیرضا نوین در این باره می‌گوید: امروز اگر کار اجرایی هم داشته باشیم باید فانتزی بازی را کنار گذاشته و نهادهای اجرایی کشور و استان را به جوانان واگذار کنیم که بیشتر نیاز به جوان‌گرایی و انرزی جوانان دارند؛ شهرداری، فرمانداری و بخشداری و جاهایی که نیاز به انرژی جوان دارند بایستی به جوانان واگذار شوند و مهمتر از همه اینها، جوانان ما نسبت به گذشته دارای علم و تخصص نیز هستند.

۳ برنامه مهم شهردار اسبق برای مجلس

با توجه به ثبت نام علیرضا نوین برای انتخابات مجلس یازدهم از حوزه انتخابیه تبریز، اسکو و آذرشهر، پیگیر برنامه‌های ایشان برای مجلس در صورت انتخاب شدیم که علیرضا نوین در جواب می گوید: برنامه‌های زیادی برای مجلس آینده دارم که در صورت توفیق درانتخابات آینده، بدانها خواهم پرداخت ولی ۳ برنامه مهم من برای مجلس در صورت انتخاب، نخست بحث معیشت و اقتصاد مملکت بخصوص اقتصاد قشر کم‌درآمد جامعه است که در معرض آسیب های اجتماعی نیز قرار دارند.

علیرضا نوین

دومین برنامه من بحث نظارت در مجلس و مصوبه های مسکوتی چون حقوق‌های نجومی و سن بازنشستگی است که سرانجام آنها معلوم نیست. در نهایت سومین برنامه شاخص من، طرح مشکلات منطقه‌ای و پیگیری آنها در مجلس است؛ مشکلاتی نظیر سرانجام حادثه قطار میانه-تبریز، و جاده‌های مواصلاتی تبریز-اهر، تبریز-سهند، تبریز-بازرگان، فرودگاه‌تبریز، اصل ۱۵ و مسائل فرهنگی، کارخانجات و صنایع استان، که امیدواریم بتوانیم به سرانجام برسانیم.

به حزب اعتقاد دارم نه دورهمی های یکماهه جناحی

وابستگی حزبی یکی از مسائلی است که گریبانگیر نمایندگان مجلس استان شده است و چه بسا گاها منافع حزبی و گروهی را بر منافع عمومی و منافع مردم ترجیح می دهند. نظر علیرضا نوین درباره حزب و جناح بندی سیاسی را پرسیدیم که معتقد است: به حزب اعتقاد دارم ولی به جناح بندی سیاسی یک ماهه و دورهمی اعتقاد ندارم. علت عدم توفیق احزاب آماده نبودن بستر لازم برای فعالیت است. امروز احزاب می‌خواهند بروند جایی مثل باغ گلستان اعتراض و تجمع داشته باشد. وقتی حزبی قادر به پاسخگویی مطالبات مردم نباشد و یا به دلایل سیاسی غیرفعال هستند، توفیقی حاصل نخواهد شد. امروز حزبی داریم که می‌روند سراغ کاندیداها که پول بدهید شما را در لیست قرار بدهیم در حالی که حرف نامربوطی است و معنی ندارد؛ احزاب برنامه‌هایی دارد ولی وقتی می‌بینیم موفق نیستند، یعنی هسته اولیه ظرفیت حزب ندارد به عبارتی به صورت فامیلی و یا دورهمی حزب تشکیل می‌دهند و برنامه‌ای نداشته و محدودیت سیاسی دارند تفکر حزبی نداریم ایام انتخابات فعال هستند و حزب گرایی معنی پیدا نخواهد کرد. میثاق نامه هیچ حزبی را امضا نکردم. در دوره‌های قبلی نیز به صورت مستقل کاندید شدم در دوره هفتم که هنوز جریان‌های سیاسی چپ و راست در حال شکل گیری بودند، آن زمان هم مستقل شرکت کردم.

به هر حال قصدمان این است که حرف مردم را بگوییم و برای این کار می‌خواهیم زیاد محدودیت حزبی و گروهی جناحی نداشته باشیم؛ جزو نفراتی هستم که در دوره‌های قبل هم گفتم اگر ائتلافی در جهت منافع ملی و منافع مردم نام مرا را در لیست قرار دهد و یا دیگر اعضای لیست افکار نزدیک به من داشته باشند به آنها نه نمی‌گویم. دوره قبل قبول نکردم که اسمم در لیست اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باشد و هر دو طرف را رد کرده و میثاق نامه هایشان را امضا نکردم؛ هنوز به صورت رسمی به جلسه‌ای دعوت نشدم ولی حرف‌هایی زده‌اند؛ این دور همسو با منافع مردم و منافع کشور و افراد نزدیک به افکار خودم اگر وجود داشته باشند قبول می کنم در غیر اینصورت همچنان به صورت مستقل شرکت خواهم کرد.